دیپلماسی آب بهعنوان یکی از ابزارهای کلیدی در سیاست خارجی، نقش مهمی در مدیریت منابع آبی مشترک و کاهش تنشهای منطقهای ایفا میکند. ایران، بهعنوان کشوری خشک و نیمهخشک با منابع آبی محدود، با چالشهای متعددی در حوزه آب مواجه است. این چالشها نهتنها به مسائل داخلی مانند سوءمدیریت منابع و تغییرات اقلیمی مربوط میشود، بلکه در روابط با کشورهای همسایه نیز خود را نشان میدهد. تقویت دیپلماسی عمومی و رسانهای میتواند در این مساله بسیار به ایران کمک کند.
مشکلات دیپلماسی آب ایران
- کمبود منابع آبی و تغییرات اقلیمی: ایران در منطقهای قرار دارد که با بحران آب مواجه است. کاهش بارندگی، خشکسالیهای طولانی و تغییر الگوهای اقلیمی، منابع آبی تجدیدپذیر را به شدت کاهش داده است. طبق گزارش مؤسسه منابع جهان، ایران در رده چهارم کشورهای در معرض «روز آخر» (تمام شدن منابع آبی) قرار دارد.
- اختلافات مرزی بر سر منابع آبی مشترک: ایران با 15 کشور همسایه، با 12 کشور منابع آبی مشترک دارد. اختلافات بر سر حقآبه رودخانههایی مانند هیرمند با افغانستان و اروندرود با عراق، چالشهای دیپلماتیک جدی ایجاد کرده است. بهویژه، قطع حقآبه هریرود توسط طالبان که با افتتاح سد «پاشدان» در افغانستان و مسدود شدن مسیر رودخانه هریرود، مهمترین منبع آب شرب مشهد یعنی سد دوستی را به طور کامل خشک کرده است. این اقدام طالبان، دومین ضربه این گروه به مردم شرق ایران پس از خودداری از دادن حقآبه قانونی ایران از رود هیرمند است.
- سوءمدیریت داخلی: مصرف بالای آب در بخش کشاورزی (90 درصد کل مصرف آب)، استفاده از روشهای سنتی آبیاری و هدررفت آب در شبکههای توزیع، فشار زیادی بر منابع آبی وارد کرده است. سرانه مصرف آب ایران مشابه کشورهای پرآب مانند فرانسه است، در حالی که منابع آبی محدودی دارد.
- عدم وجود نهادهای منطقهای قوی: برخلاف برخی مناطق جهان که نهادهای مشترک برای مدیریت منابع آبی ایجاد شدهاند، در خاورمیانه هیچ آژانس منطقهای مؤثری برای هماهنگی سیاستهای آبی وجود ندارد. این موضوع همکاریهای منطقهای را دشوار کرده است.
برخورد کشورهای منطقه با دیپلماسی آب
- افغانستان: طالبان با انحراف مسیر رودخانه هریرود، حقآبه ایران را قطع کرده و مذاکرات با این کشور تاکنون نتیجه ملموسی نداشته است. با این حال، برخی مذاکرات برای تأمین بخشی از حقآبه در جریان است.
- عراق و ترکیه: ایران با عراق و ترکیه منابع آبی مشترکی مانند دجله و فرات دارد. ترکیه با پروژههای سدسازی مانند پروژه «گاپ»، جریان آب به ایران و عراق را کاهش داده است. همکاریهای محدود بین ایران و عراق وجود دارد، اما نبود نهادهای منطقهای قوی، مانع از مدیریت مؤثر این منابع شده است.
- کشورهای خلیج فارس: کشورهای حاشیه خلیج فارس به دلیل کمبود آب، به شیرینسازی آب دریا متکی هستند. ایران نیز از این روش استفاده میکند، اما اثرات زیستمحیطی آن، مانند پسابهای شور، نیازمند همکاری منطقهای برای کاهش آسیبهاست. نبود آژانس مشترک منطقهای، همکاریها در این زمینه را محدود کرده است.
- آسیای مرکزی: در آسیای مرکزی، دیپلماسی آب به دلیل احساس تهدیدات امنیتی بین کشورها موفقیت چندانی نداشته است. ایران میتواند از این تجربه درس گرفته و با تقویت اعتمادسازی، همکاریهای آبی با همسایگان را بهبود بخشد. شاید راحتترین توافق را بتوان با کشورهای آسیای میانه به دست آورد زیرا این کشورها اکثرا با ایران رابطه صمیمانه و خوبی را اتخاذ کردهاند که در دیپلماسی آب میتوان از آنها بهرهبرداری کرد.
راهکارهای پیشنهادی برای تقویت دیپلماسی آب ایران
- تقویت رژیم حقوقی منابع آبی مشترک: ایران باید رژیم حقوقی مشخصی برای منابع آبی مشترک با همسایگان تدوین کند. بازنگری قراردادهای قدیمی، مانند قراردادهای تحمیلی دوره استعمار در مورد هیرمند و استفاده از ظرفیتهای حقوق بینالملل، میتواند به کاهش اختلافات کمک کند.
- فعالسازی دیپلماسی منطقهای: ایجاد کارگروههای دیپلماسی آب با مشارکت وزارت امور خارجه، وزارت نیرو و نخبگان حقوقی برای مذاکره با کشورهای همسایه ضروری است. استفاده از اهرمهای اقتصادی مانند تجارت، ترانزیت یا انرژی برای فشار غیرمستقیم بر کشورهایی مانند افغانستان میتواند مؤثر باشد.
- بهرهگیری از تجارب بینالمللی: ایران میتواند از تجربه کشورهای آفریقایی در تبادل فناوری در ازای آب یا مدیریت مشترک حوضههای آبی بهره ببرد. همچنین، بازچرخانی فاضلاب، همانند تجربه عمان که 100 درصد فاضلاب را بازیافت میکند، میتواند فشار بر منابع آبی را کاهش دهد.
- مدیریت تقاضامحور داخلی: تغییر از رویکرد تأمینمحور به مدیریت تقاضامحور، مانند کاهش 20 درصدی مصرف آب شهری با استفاده از ابزارهای کاهنده مصرف آب و در اختیار قرار دادن آنها به مصرف کنندگان با قیمتی متعادل و حمایتی و همچنین اصلاح الگوی کشت کشاورزی بر اساس تکنولوژیهای روز دنیا و حرکت به سمت محصولات کمآببر، میتواند منابع آبی را حفظ کند.
- دیپلماسی عمومی و رسانهای: افزایش آگاهی جهانی درباره تبعات اقدامات کشورهایی مانند طالبان در قطع حقآبه ایران از طریق نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل یا کمیسیون بینالمللی رودخانهها، میتواند فشار بینالمللی ایجاد کند و در راستای تامین حق طبیعی ایران برای دسترسی به آب مورد نیاز کشور راهگشا باشد.
نتیجهگیری
دیپلماسی آب ایران در مواجهه با چالشهای داخلی و منطقهای نیازمند بازنگری اساسی است. مشکلات ناشی از تغییرات اقلیمی، سوءمدیریت و اختلافات مرزی با همسایگان، لزوم اتخاذ رویکردی استراتژیک را برجسته میکند. تقویت رژیم حقوقی، فعالسازی دیپلماسی منطقهای، بهرهگیری از تجارب جهانی و مدیریت تقاضامحور، راهکارهایی هستند که میتوانند ایران را از بحران آب نجات دهند. همکاری با کشورهای منطقه، بهویژه از طریق ایجاد نهادهای مشترک و استفاده از اهرمهای دیپلماتیک، نهتنها به مدیریت منابع آبی کمک میکند، بلکه میتواند به صلح و ثبات منطقهای منجر شود.
تشکیل یک کارگروه ملی دیپلماسی آب با حضور کارشناسان وزارت امور خارجه، وزارت نیرو و نخبگان دانشگاهها، همراه با تقویت دیپلماسی عمومی و رسانهای، میتواند گام مؤثری در احیای منافع ملی ایران در حوزه آب باشد.