در ایران، نرخ ارز توافقی که در بازار رسمی مثل مرکز مبادله ارز و طلا تعیین میشه، معمولاً خیلی پایینتر از نرخ بازار آزاد است. مثلاً، دلار توافقی حدود 69.900 تومان است، اما در بازار آزاد به بیش از 94 هزار تومان میرسه البته امروز. این اختلاف 35 درصدی یا بیشتر، باعث رانت، قاچاق و کاهش عرضه ارز توسط صادرکنندگان به بازار رسمی شده. صادرکنندگان ترجیح میدن ارزشون رو در بازار آزاد بفروشن تا سود بیشتری ببرن و این فشار زیادی به منابع ارزی کشور وارد میکنه.
برای رفع این شکاف، راهکار پیشنهادی تکنرخی کردن ارزه، یعنی تعیین یک نرخ واحد بر اساس عرضه و تقاضا. این کار میتونه رانت رو از بین ببره، شفافیت رو بیشتر کنه و بازار ارز رو با ثباتتر کنه. با این حال، این سیاست تبعات مهمی داره.
اول، افزایش قیمت کالاهای وارداتی مثل دارو و گندم میتونه تورم رو بالا ببره و فشار زیادی به اقشار کمدرآمد وارد کنه. دوم، در شرایط تحریم، تأمین ارز کافی برای تکنرخی شدن سخته و ممکنه باعث شوک ارزی بشه. سوم، شرکتهایی که از شکاف ارزی سود میبردن، با کاهش سود مواجه میشن، که میتونه روی بورس اثر منفی بذاره. کارشناسان هشدار میدن که بدون اصلاحات اقتصادی، تکنرخی شدن ممکنه فقط شکاف قیمتی رو به سطح بالاتری منتقل کنه.
شکاف بین ارز توافقی و بازار آزاد باعث رانت و بیثباتی اقتصادی شده. تکنرخی شدن میتونه این مشکل رو کم کنه، اما خطر تورم، شوک ارزی و فشار بر اقشار مختلف جامعه رو به همراه داره. برای موفقیت، باید با برنامهریزی دقیق و تدریجی، همراه با تقویت صادرات غیرنفتی و نظارت بر بازار، پیش رفت و فراموش نکنیم که هماهنگی بین بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و مجلس برای اجرای دقیق این سیاست ضروریه.
امروز هم که وزیر کار جلوی دوربین ها عنوان کرد که دستمزد ها با سبد معیشت مردم فاصله داره، حالا شما فکرشو بکنید همین امرز ارز تک نرخی بشه و مردم برای تهیه اولین سبد خرید خانوار با ارز تک نرخی چه چیزی رو تجربه میکنن؟ تازه اگه فرض کنیم بدهی قسط و عقب افتادگی اقتصادی هم نداشته باشن
به نظر شما این هماهنگی وجود داره؟ یا اینکه باید شاهد فشار بیشتر بر مردم برای اصلاح نرخ ارز باشیم؟
برنامه تصویری راست بازار 03 شهریور ماه 1404 را اینجا ببنید:




















