رئالیسم | پیام بازدارندگی در جهانی چندقطبی
رئالیستها جهان را میدان بقا و رقابت قدرتها میدانند. از این منظر:
• چین با نمایش تجهیزات پیشرفته پیام روشنی به غرب میفرستد: «قدرت دیگر تکقطبی نیست.»
• روسیه و کرهشمالی تلاش میکنند از فشار تحریمها و انزوا فاصله بگیرند.
• ایران نیز در این قاب نمادین به دنبال امنیت و مشروعیت سیاسی است.
در این نگاه، اتحادها موقتی و ابزاریاند؛ نه بر پایه دوستی واقعی، بلکه بر اساس نیاز به بقا.

سازهانگاری | مناسکی برای ساختن «ما» در برابر «دیگری»
سازهانگاران بر نقش هویتها و معانی مشترک تأکید دارند. در این قاب:
• چین نقش رهبر جهان غیرغربی را به نمایش میگذارد.
• روسیه، ایران و کرهشمالی با ایستادن در کنار هم، هویتی تازه میسازند: «ما در برابر فشار غرب ایستادهایم.»
اینجا تانکها و موشکها تنها پسزمینهاند؛ روایت اصلی همان گفتمان مشترک ضدغربی است.
لیبرالیسم | فرصت همکاری و شبکهسازی
لیبرالها میگویند حتی یک رژه نظامی میتواند بستری برای همکاری باشد:
• چین محور پیوندهای اقتصادی و سیاسی جدید میشود.
• ایران و روسیه به دنبال بازارها و فناوریهای حیاتیاند.
• کرهشمالی نیز از این حضور مشروعیت و فرصت اقتصادی میجوید.
در این دیدگاه، نمایش قدرت بهانهای برای ساخت نهادهای چندجانبه و همکاری پایدارتر است.
رژه ملی چین در قاب حضور سه رهبر، صرفاً یک نمایش نظامی نبود؛ بلکه آیینهای بود که هر نظریه روابط بینالملل تصویری متفاوت در آن میبیند:
• برای رئالیستها: صحنهای از موازنه قدرت.
• برای سازهانگاران: مناسکی برای بازتعریف هویت.
• برای لیبرالها: فرصتی برای همکاری و وابستگی متقابل.
در سیاست بینالملل، هیچ صحنهای ساده نیست؛ هر قاب، چندلایه و پرمعناست




















