میراث فرهنگی ناملموس (ICH) به مجموعهای از سنتها، آدابورسوم، دانشها، مهارتها و شیوههای زندگی اطلاق میشود که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و برای جوامع مختلف هویت فرهنگی و معنای خاصی دارد. این میراث برخلاف میراث فرهنگی ملموس، که معمولاً شامل آثار فیزیکی و بناهای تاریخی است، به صورت غیرملموس و در قالب تجربهها، رفتارها و تعاملات اجتماعی در جامعهها وجود دارد. میراث فرهنگی ناملموس بهطور مداوم در حال تغییر است و به نیازها و شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جوامع پاسخ میدهد. به عبارت دیگر، این نوع میراث همواره در حال بازآفرینی و تطبیق است، زیرا نمیتوان آن را در قالب اشیای ثابت محدود کرد.
یونسکو میراث فرهنگی ناملموس را بهعنوان بخشی از فرهنگ زنده مردم تعریف کرده که موسیقی، رقص، زبانهای بومی، آیینها و دانش سنتی درباره طبیعت را شامل میشود.
این میراث نقش مهمی در حفظ انسجام اجتماعی، هویتسازی و تقویت خلاقیت دارد، اما در عصر جهانیشدن با تهدیداتی مواجه است که ممکن است به فراموشی یا تغییر آن منجر شود. بنابراین، حفاظت و انتقال آن از طریق آموزش، آگاهیبخشی و مشارکت جوامع ضروری است. حفظ میراث فرهنگی ناملموس به تنوع فرهنگی، توسعه پایدار و تقویت روابط بین فرهنگها کمک میکند.
نوروز، یکی از جشنهای باستانی و برجسته ایران و برخی دیگر از کشورهای منطقه است که بهعنوان میراث فرهنگی ناملموس ثبت جهانی شده است. این جشن که در آغاز فصل بهار و آغاز سال نو برگزار میشود، نه تنها آغاز یک سال جدید، بلکه نماد تجدید حیات طبیعت و پیوند انسان با عناصر طبیعی و فرهنگی است. نوروز بهعنوان یک جشن فرهنگی با قدمتی بیش از سه هزار سال، نماد وحدت، صلح و همبستگی میان ملتها است و به طور مشترک میان ایران، افغانستان، جمهوری آذربایجان، هند، عراق، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، پاکستان، تاجیکستان، ترکیه، ترکمنستان و مغولستان، به ثبت جهانی رسیده است. نوروز در سال ۱۳۸۸ (۲۰۰۹ میلادی) با حضور هفت کشور ثبت جهانی شد، پس از آن پنج کشور دیگر نیز با آن پیوستند و امسال نیز مغولستان به عنوان سیزدهمین کشور حوزه نوروز ثبت شد.
نوروز؛ جشنی برای قلب جهان
نوروز بهعنوان یک جشن فرهنگی، بیش از سه هزار سال قدمت دارد و در طول تاریخ، پیوند عمیقی با تمدنها و فرهنگهای مختلف برقرار کرده است. این جشن نه تنها بهعنوان یک روز خاص برای آغاز سال نو شناخته میشود، بلکه نماد ارتباط فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی میان ملتها و تمدنهای مختلف است. بهویژه در مناطق مختلفی که نوروز در آنها جشن گرفته میشود، این مناسبت یک عامل پیوند دهنده و ایجاد کننده همبستگی به شمار میآید.
ایران بهعنوان مهد نوروز، این جشن را بهعنوان یک عنصر اصلی از هویت فرهنگی خود پذیرفته و آن را در تمام نقاط کشور با آداب و رسوم خاصی برگزار میکند. در این کشور، نوروز از دیرباز در تقویم رسمی گنجانده شده و از جمله مهمترین جشنها در طول سال است.
افغانستان نیز در فرهنگ خود نوروز را با شکوه خاصی برگزار میکند. این جشن در افغانستان نه تنها بهعنوان یک جشن سال نو بلکه بهعنوان یک روز مهم فرهنگی و اجتماعی شناخته میشود که در آن مردم به دیدار یکدیگر میروند، آداب سنتی را رعایت کرده و با شادی و سرور به استقبال بهار میروند.
جمهوری آذربایجان نیز یکی دیگر از کشورهایی است که نوروز در آن بهشکل گستردهای جشن گرفته میشود. در این کشور، جشن نوروز همزمان با تغییر فصل بهار و آغاز سال نو، فرصتی است برای تقویت ارتباطات اجتماعی، تجدید روابط خانوادگی.
کشورهای آسیای مرکزی از جمله تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان و ترکمنستان، همگی نوروز را بهعنوان یک جشن ملی و مذهبی گرامی میدارند. در این کشورها، نوروز نه تنها جنبهای فرهنگی دارد، بلکه بهعنوان یک رویداد مذهبی و معنوی نیز اهمیت زیادی دارد. مردم در این کشورها نیز با برگزاری مراسم خاص و آیینهایی نظیر آمادهسازی سفرههای نوروزی، پختن غذاهای خاص و دیدار با خانوادهها و دوستان، این جشن را گرامی میدارند.
در منطقه قفقاز، نوروز در کشورهای ارمنستان و گرجستان نیز جشن گرفته میشود، هرچند که در این مناطق تأثیرات تاریخی و فرهنگی متفاوتی از نوروز وجود دارد اما این جشن هنوز هم بهعنوان نماد همبستگی میان اقوام و فرهنگها شناخته میشود.
ترکیه نیز بهعنوان یکی دیگر از کشورهای کهن در برگزاری نوروز، همزمان با ایران و کشورهای آسیای مرکزی، نوروز را بهعنوان یک جشن ملی و فرهنگی بزرگ گرامی میدارد. در ترکیه، این جشن بهعنوان نمادی از اتحاد ملی، خوشبختی و پیشرفت فرهنگی شناخته میشود و در بسیاری از مناطق این کشور با برگزاری مراسمهای رسمی و مردمی همراه است.
در برخی مناطق هند و پاکستان نیز بهویژه در مناطق شمالی و کوهستانی مانند منطقه مورد مناقشه و زیبای کشمیر، این جشن را برگزار میکنند. در این مناطق، نوروز بهعنوان بخشی از میراث فرهنگی منطقه به شمار میرود که همزمان با سایر جشنهای محلی، آغاز فصل بهار و نو شدن طبیعت را جشن میگیرند.
نوروز نه تنها یک جشن محلی یا ملی نیست، بلکه در سطح منطقهای و جهانی بهعنوان نماد همبستگی میان ملتها و فرهنگها مطرح است. این جشن بهطور خاص بهعنوان فرصتی برای یادآوری ارزشهای انسانی و فرهنگی، مانند همبستگی، صلح، محبت و احترام متقابل شناخته میشود. جشن نوروز بهعنوان میراث فرهنگی مشترک، نقشی اساسی در حفظ و تقویت ارتباطات فرهنگی میان ملتها و تمدنهای مختلف دارد.
بازآفرینی هر ساله میراثی کهن برای نسلهای آینده
نوروز بهعنوان میراث فرهنگی ناملموس در واقع مجموعهای از آیینها، رسوم و آداب خاص را شامل میشود که از دیرباز در جوامع مختلف منتقل شده و هر ساله با بازآفرینی و جشن گرفتن آن، میراث فرهنگی آن به نسلهای جدید منتقل میشود. این جشن نه تنها از منظر فرهنگی، بلکه از بعد اجتماعی نیز اهمیت فراوانی دارد.
انتقال نوروز به نسلهای بعدی با بازآفرینی بهطور مستمر و هر ساله، یک فرایند مهم فرهنگی است که موجب حفظ و تداوم این جشن باستانی در طول تاریخ میشود. این بازآفرینی بهاین معناست که هر سال، مردم نوروز را بهطور زنده و فعال تجدید میکنند و با حفظ اصول و سنتهای اصلی، آنها را بهنحوی تطبیق میدهند که با نیازها و تغییرات زمانه هماهنگ باشد.
در این فرآیند، نسلهای جدید نه تنها از طریق آموختن آیینهای مختلف نوروزی از خانوادهها و اجتماعات، بلکه از طریق تجربه شخصی و مشارکت فعال در جشنها و مراسمها، نوروز را میآموزند و بهعنوان بخشی از هویت فرهنگی خود درک میکنند.
بازآفرینی نوروز به این معناست که در هر نسل، آیینها و رسوم نوروزی نهتنها حفظ میشوند، بلکه بهطور تدریجی و با توجه به تحولات اجتماعی و فرهنگی، تغییرات و انطباقهای جدیدی نیز پیدا میکنند. بهطور مثال، در برخی مناطق، نوروز با برگزاری مراسمهای فرهنگی جدیدتر مانند جشنوارهها، کنسرتها یا فعالیتهای هنری متفاوت برگزار میشود که بهنوعی نشاندهنده تغییر در نحوه جشنگرفتن آن است.
در بسیاری از فرهنگها، خانوادهها نقش اساسی در آموزش و انتقال آداب نوروزی دارند. کودکان از طریق حضور در مراسمهای خانوادگی مانند سفره هفتسین، دید و بازدیدها و خانهتکانی، آداب این جشن را یاد میگیرند و با آن ارتباط برقرار میکنند. از اینرو، خانوادهها در بازآفرینی نوروز و انتقال آن به نسلهای بعدی نقشی فعال دارند. از سوی دیگر با گسترش فناوریهای جدید و رسانههای دیجیتال، روشهای جدیدی برای انتقال نوروز به نسلهای جدید بهوجود آمده است. فیلمها، برنامههای تلویزیونی، وبسایتها و شبکههای اجتماعی بهعنوان ابزارهایی برای آشنا کردن جوانان با آیینها و سنتهای نوروزی استفاده میشوند. این رسانهها بهویژه در جوامع شهری و در میان جوانان که ممکن است کمتر با مراسم سنتی درگیر باشند، نقشی مهم در انتقال فرهنگ نوروز دارند.
جوانان و نسلهای جدید بهطور فعال در برگزاری مراسم نوروزی مشارکت میکنند، از جمله در چیدن سفره هفتسین، تهیه غذاهای خاص نوروزی و سازماندهی جشنها. این مشارکت، علاوهبر حفظ سنتها، به آنها فرصتی میدهد تا خود را بهعنوان حاملان میراث فرهنگی در این فرآیند شراکت کنند.
نوروز نهتنها یک جشن خانوادگی و اجتماعی است، بلکه جنبههای فرهنگی و معنوی آن نیز در انتقال به نسلهای جدید بسیار مهم است. ارزشهایی همچون نو شدن، بازگشت به طبیعت، همبستگی اجتماعی، احترام به بزرگترها و خانواده، و آرزوی سلامتی و سعادت برای یکدیگر، از مفاهیم مهمی هستند که در نوروز تکرار میشوند و نسلها به نسل بعدی منتقل میشود.
بهطور کلی، بازآفرینی نوروز یک فرآیند پویا است که از طریق آن، این جشن کهن نه تنها از طریق حفظ و انتقال سنتها، بلکه با ادغام و انطباق با شرایط و نیازهای زمانه، به نسلهای جدید منتقل میشود و به بخشی از هویت فرهنگی هر نسل تبدیل میشود. این فرآیند باعث میشود که نوروز بهعنوان میراث فرهنگی ناملموس، در دنیای مدرن همچنان زنده و تأثیرگذار باقی بماند
از آنجا که نوروز یکی از نمادهای هویت فرهنگی ملتهای مختلف است، حفظ و معرفی آن بهعنوان میراث فرهنگی ناملموس از اهمیت ویژهای برخوردار است. نوروز نه تنها یک جشن کهن است، بلکه نشانهای از استمرار فرهنگی و معنای ژرف زندگی برای بسیاری از مردم است که بهطور مشترک در این مراسم مشارکت میکنند. بنابراین، حفظ این سنتها و انتقال آنها به نسلهای آینده، بهویژه در دنیای مدرن و در حال تغییر امروز، امری ضروری است که همزمان با حفظ هویت فرهنگی، به ارتقاء همبستگی و تفاهم فرهنگی در سطح جهانی نیز کمک میکند.